اهل خطر بودم، اورژانسی شدم

به گزارش مرجع مقالات، مسئول پایگاه اورژانس منتصریه مشهد از تلخی ها و شیرینی های کار اورژانس گفت.

اهل خطر بودم، اورژانسی شدم

محمد نمازی در گفت وگو با خبرنگار خبرنگاران- منطقه خراسان، با اشاره به 15 سال سابقه کار خود در تمام قسمت های اورژانس در مورد نحوه ورود خود به اورژانس، اظهار کرد: با توجه به اینکه کاردانی بیهوشی داشتم، پس از گذراندن دوران خدمت سربازی با توجه به علاقه ای که داشتم در فراخوان جذب تکنسین اورژانس یک شرکت خصوصی شرکت نموده و وارد کار اورژانس شدم.

وی ادامه داد: اولین تجربه کاری من در پایگاه اورژانس بیمارستان شریعتی بود. در آن موقع پایگاهی در کنار بیمارستان شریعتی راه اندازی کردیم.

نمازی توضیح داد: فعالیت در اورژانس بسیار زیبا و با این حال چالش برانگیز است. یاری به مردم و هم نوع، آن هم در شرایطی که دستشان از جهان کوتاه است. در اورژانس به افراد مختلف از کسی که زیر آوار مانده تا کسی که مشکل قلبی دارد یاری می کنیم. با توجه به این که این کار را دوست دارم و آدم اهل خطری هستم، وارد این کار شدیم و تا کنون به آن ادامه داده ام.

وی با اشاره به خاطرات و تجربه های تلخ و شیرین خود، گفت: جالب ترین اتفاق برای من در سال 1384 رخ داد، زمانی که در پایگاه جاده ای رباط سفید مشغول به خدمت بودم. روزی در ساعت 6 صبح فردی به شدت درِ پایگاه را زد و با سروصدا و بی قراری، وارد پایگاه شد و گفت که همسرم حامله است و با وجود اینکه سونوگرافی گفته بود که دو هفته دیگر موقع زایمان است، اما الان درد زایمان آغاز شده است. پس از آن کارهای اولیه را انجام دادیم و با پزشک مشورت کردیم سپس همراه با آن خانم و همسرش به سمت مشهد حرکت کردیم، اما پیش از رسیدن به بیمارستان و در نزدیکی ملک آباد بچه در آمبولانس به جهان آمد.

این تکنسین اورژانس مشهد ادامه داد: بعدها که وضعیت را از پدرش جویا شدیم، گفتند که حال مادر و بچه خوب است و به مناسبت اینکه تولد بچه همزمان با روز مبعث حضرت رسول بوده نام بچه را زینب گذاشته ایم.

وی بیان نمود: متأسفانه خاطرات بد زیاد است. مواقعی که دستمان از همه جا کوتاه است و هر کار می کنیم نمی توانیم فرد را نجات دهیم، روزهای بدی است.

نمازی با اشاره به مأموریت های هر پایگاه در هر شیفت کاری، گفت: میزان مأموریت ها در هر شیفت کاری بستگی به محدوده پایگاه دارد. ممکن است به طور متوسط روزانه 20 ماموریت هم داشته باشیم، اما در مجموعه به طور متوسط در کل شهر پایگاهی نداریم که زیر 10 ماموریت در روز داشته باشد.

وی در مورد شرایط سخت کاری در اورژانس، اعلام کرد: اگر این کار را دوست نداشته و عاشق آن نباشیم، کار سخت و خسته نماینده ای خواهد بود، اما با توجه به این که اکثر افرادی که به اورژانس می آیند این کار را دوست داشته و به دید معنوی به این کار نگاه می نمایند، سختی کار را زیاد احساس نمی کنیم. شعار ما این است که در طول خدمت اگر جان یک نفر را هم نجات دهیم، برای کل عمرمان کافیست.

مسئول پایگاه اورژانس منتصریه مشهد با اشاره به سرگرمی نیروها در هنگام بیکاری، عنوان نمود: در اکثر پایگاه ها به طور معمول تعدادی وسایل ورزشی وجود دارد. در هنگام بیکاری عده ای ورزش می نمایند، عده ای مطالعه می نمایند و... هر کسی کاری انجام می دهد. با این وجود بعضی پایگاه ها آن قدر شیفت ها سنگین است که نیروها نمی رسند شام و نهار بخورند.

وی با اشاره به مهم ترین دغدغه های نیروهای اورژانس، یادآور شد: در حال حاضر با توجه به زمان 24 ساعته شیفت های کاری که باعث خستگی نیروها و پایین آمدن راندمان کاری می گردد اجرای طرح افزایش بهره وری است که مدت هاست قرار است انجام گردد، اما متاسفانه اجرای آن به تعویق افتاده است. اگر این کار انجام گردد فشارهای کاری برداشته شده و خدمت رسانی بهتر خواهد شد.

این تکنسین اورژانس اضافه نمود: همچنین وضعیت پرداخت ها نیز با مشکل روبرو است و کارانه، هزینه غذا و... با تأخیر پرداخت می گردد. در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصادی یکی از دغدغه های همه همکاران موضوع پرداخت هاست.

وی در مورد کمبودهای تجهیزاتی و امکاناتی، اعلام کرد: با توجه به شرایط از نظر امکانات و تجهیزات بد نیست، اما با توجه به جمعیت مشهد و ورود زوار و مسافران به طور کلی تعداد پرسنل و تعداد آمبولانس ها و پایگاه ها کم است و هرچه افزایش پیدا کند، کم است.

نمازی همچنین با گلایه از ایجاد مزاحمت برای نیروهای امدادی، از مردم درخواست کرد که در شرایط اضطراری با نیروهای اورژانس همکاری نموده و با درک شرایط از برخوردهای احساسی که گاهی منجر به اتفافات تلخی می گردد پرهیز نمایند.

وی افزود: گاهی به دلیل نبود آمبولانس در ایستگاه و مسائل ترافیکی کمی دیر به مقصد می رسیم و خواهشمندم افراد حادثه دیده و خانواده هایشان با درک شرایط موجود با ما همکاری نمایند.

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 30 مهر 1398 بروزرسانی: 5 مهر 1399 گردآورنده: atusocialscience.ir شناسه مطلب: 339

به "اهل خطر بودم، اورژانسی شدم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اهل خطر بودم، اورژانسی شدم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید