چالش های پیش روی سیاست خارجی روسیه در سال 2020
به گزارش مرجع مقالات، روسیه در سال 2019 با وجود بعضی مسائل در روابط با اروپا و آمریکا، سیاست خارجی فعال و موفقی را در جهت گیری های مختلف روابط بین الملل به اجرا گذاشته و در سال آینده نیز باید گام های عملی برای ایجاد ساختار نظم نوین جهانی بردارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرنگاران، ایگور ایوانف رئیس شورای امور بین الملل روسیه و وزیر امور خارجه سابق این کشور (2004-1998) در مقاله ای برای روزنامه راسیسکایا گازیتا نوشته است: در سال 2019 ما شاهد چندین حادثه غیرمنتظره در نقاط مختلف دنیا بودیم: از پیروزی غیرقابل باور ولادیمیر زلنسکی در انتخابات ریاست جمهوری اوکراین گرفته تا آغاز فرایند استیضاح دونالد ترامپ در ایالات متحده، از زنجیره آشفتگی های سیاسی-اجتماعی در منطقه آمریکای لاتین گرفته تا بحران سیاسی بی انتها در انگلستان، از حمله نظامی به تانکرهای نفتکش در منطقه خلیج فارس گرفته تا نوسانان شدید در روابط بین آمریکا و چین.
در چنین شرایط پیچیده سیاسی که دنیا شاهد بی ثباتی و شرایط نگران کننده در روابط بین الملل بود، سیاست خارجی روسیه خط مشی مشخصی را دنبال می کرد. حتی سرسخت ترین منتقدان مسکو، مجبور به اعتراف این واقعیت بودند که در سال 2019 روسیه در مسائل بین المللی سیاست پایدار و مستمری را با موفقیت به اجرا گذاشت.
روسیه ممکن است در عرصه های دنیای برای همه کشورها یک شریک مناسب نباشد، ولی نمی توان این کشور را یک شریک غیرقابل اعتماد و غیر قابل پیش بینی ارزیابی کرد. این فزونی غیرقابل انکار، برای بسیاری از کشورهای دنیا بسیار مهم و از سوی دوستان و متحدان و حتی دشمنان و مخالفان مورد احترام است .
به نظر می رسد، در سال 2020 بی ثباتی در روابط بین الملل همچنان ادامه خواهد داشت البته مسلماً این تفکر اشتباه است که انرژی فروپاشی سیستم قدیمی روابط بین الملل تا به آخر از بین رفته است. بعید است بتوان واکنش های زنجیره ای این پوسیدگی را به سرعت متوفق کرد و چنین وظیفه ای نه برای یکی دو سال، بلکه در دورنمای درازمدت امکان پذیر است. و این وظیفه یک یا گروهی از کشورهای پیشرو دنیا نیست، بلکه وظیفه کل جامعه دنیای است که البته با توجه به دلایل مختلف، هنوز آمادگی جدی برای چنین کاری را ندارند.
در چنین شرایطی ممکن است محدودیت هایی به طور مصنوعی برای مشارکت روسیه در امور بین الملل ایجاد شود و این کشور از دنیا خارجی خطرناک و غیرقابل پیش بینی فاصله بگیرد و به روی حل و فصل وظایف داخلی متمرکز شود. عدم تمایل برای واردات بی ثباتی و به طور غیرارادی درگیر شدن در فرایند منفی و تمایلات سیاست جامعه دنیای که ما قدرت راهنمایی آن را نداشته و کسی نمی تواند آن را کنترل کند، کاملا قابل درک است. متاسفانه درخواست جامعه از رهبران کشور که باید روی مسائل داخلی متمرکز شوند هم هنوز بسیار زیاد و قابل درک است.
روسیه نباید از سیاست خارجی فعال چند دهه گذشته خود صرف نظر کند
البته راه حل خودانزوایی، حتی به طور موقت و جزئی می تواند از دو جنبه بسیار خطرناک باشد: اولاً؛ خودانزوایی در دنیا مدرن و وابسته امروز به استثنای موارد نادری مانند کره شمالی، غیرممکن است و به ویژه برای روسیه که عمیقاً در فرآیندهای سیاسی، مالی و اجتماعی یکپارچه دنیای درگیر است، هر گونه کوشش برای خودانزوایی، بدون تردید به معنای صرف نظر کردن از بسیاری از دستاوردهای سیاست خارجی این کشور طی 30 سال گذشته محسوب می شود و گذشته از آن مسلماً مانع از تصمیم گیری های درست بسیاری در عرصه سیاست داخلی خواهد شد که پیشنهاد می شود روی آنها تمرکز شود.
در ثانی؛ استراتژی خودانزوایی در واقع به منزله محرومیت خود به خودی روسیه از مشارکت فعال در ایجاد سیستم جدید روابط بین الملل و ساخت نظم نوین دنیای خواهد بود. این در حالی است که ایجاد این سیستم در هر صورت غیرقابل اجتناب است و اساسی ترین مسئله تنها در زمان و قیمتی است که بشریت مجبور است برای نظم دنیای جدید بپردازد. زمانی که دوره بی ثباتی پشت سر گذاشته شده و راهنمایی دنیای به هر شکل آن برقرار شود، روسیه مجبور خواهد بود تا مطابق قوانین تدوین شده توسط دیگران که منعکس کننده نه منافع این کشور، بلکه شرکت کنندگان در سیاست دنیای است ایفای نقش کند.
به همین دلیل سیاست خارجی روسیه در سال آینده آنطور که به نظر می رسد نباید محدود به حل و فصل وظایف دارای اولویت کنونی و عملیاتی در مناطق مختلف دنیا باشد، هرچند اهمیت این وظایف قابل ارزیابی نیست. ولی وظیفه تدوین اصول جدید و الگو و مکانیسم همکاری های بین المللی در آینده، اهمیت کمتری ندارند. به بیان دیگر، اگر امروز آغاز به ساخت ساختار نظم دنیای جدید هنوز زود است، ولی می توان آجرهای جداگانه و به طور کلی ساخت بلوک های آن برای ساختمان آینده را انتخاب نموده و می توان این کار را امروز انجام داد و در این کار سخت، سیاست خارجی روسیه محتوایی دارد که می توان به آن تکیه کرد.
برای مثال، روسیه در سوریه تجربه منحصربه فردی در زمینه اجرای یک دیپلماسی چندجانبه را به دست آورده که اجازه داده تا مواضع سازش ناپذیرترین مخالفان به هم نزدیک شود و به کاهش درگیری های نظامی مداوم در این کشور انتها داده شود. روسیه توانسته در سوریه به موفقیت های زیادی برسد که بسیاری آنها را دست نیافتنی می دانستند و واضح است که در سال آینده این روش باید برای حل و فصل دیگر مسائل منطقه خاورمیانه به کار گرفته شود که از جمله آنها، پیشنهاد روسیه برای ایجاد یک سیستم امنیت جمعی در خاورمیانه است.
افزایش نفوذ سازمان های منطقه ای از دستاوردهای سیاست خارجی روسیه است
روسیه در منطقه آسیا هم توانسته با شرکای خود گام های جدی برای ایجاد یک سیستم دموکراتیک و آزاد نهادهای بین المللی بردارد. از جمله دستاوردهای اخیر در این زمینه گسترش سازمان همکاری های شانگهای، ارتقای نظریات گروه بریکس، فعال سازی مذاکرات سه جانبه روسیه-هند-چین، پیشرفت قابل توجه در توسعه اتحادیه مالی اورآسیایی و طرح یک کمربند یک راه چین است.
ظاهراً در این زمینه شکل نهادهای جدید و محتوای آنها بسیار اهمیت دارد، روسیه در سال 2020 میزبان نشست سران گروه بریکس و سازمان همکاری های شانگهای در خاک خود است که می تواند تاییدی بر نقش رهبری این کشور در گسترش عرصه عملیاتی این سازمان ها باشد.
روابط روسیه و چین با اطمینان کامل عامل بانفوذی در سیستم روابط بین المللی به شمار می رود و ادامه افزایش توافقات و همکاری های این دو کشور در عرصه بین المللی، از جمله در زمینه امنیتی اهمیت و نفوذ آنها در امور بین الملل دنیای را تقویت خواهد نمود.
در جهت گیری اروپایی، هرچند سال 2019 برای روسیه منجر به بهبود و نقطه عطفی در روابط دوجابه نشد، ولی نتایج مثبت مشخصی به همراه داشت. روسیه به مجمع پارلمانی شورای اروپا بازگشت، رویکرد یکپارچه ای بین روسیه وغرب در حل و فصل بحران سیاسی در مولداوی به دست آمد. پس از وقفه طولانی مکانیسم نشست سران گروه نرماندی برای حل و فصل مناقشه در شرق اوکراین از سر گرفته شد. پیشرفت هایی نیز در مذاکرات سه جانبه با اوکراین و اتحادیه اروپا در زمینه مسائل انرژی به دست آمد.
اروپا در حال ورود به مرحله بازاندیشی عمیق در الگوهای همگرایی منطقه ای است، مسئله تنها به خارج شدن انگلستان از اتحادیه اروپا مربوط نمی شود. مسائل مهمی در عرصه توسعه اجتماعی، مالی، منطقه ای سازی، مسائل امنیتی و غیره در دستورکار آن قرار گرفته است. در چنین شرایطی یک گفت وگوی سیاسی جدی درباره آینده روابط روسیه و اروپا در تمامی جهت گیری های راهبردی روابط دوجانبه بیش از هر زمان مورد احتیاج است و این تبادل نظر باید بدون معطلی آغاز شود.
روسیه نباید منتظر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بماند
در ایالات متحده نیز در سال 2020 مبارزات انتخاباتی جریان خواهد داشت که بهترین زمان برای کوشش به منظور بهبود روابط دوجانبه با روسیه نیست. البته نمی توان با کسانی موافقت کرد که معتقدند در شرایط فعلی مسکو باید صبر نموده و منتظر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و خارج شدن آمریکا از بحران سیاسی عمیقی باشد که در جامعه آمریکا طی سه سال گذشته شکاف عمیقی ایجاد نموده است.
تاریخ نشان داده است که انتظار برای رسیدن لحظه مطلوب می تواند برای همواره ادامه یافته و دلیل خوبی برای تمدید بیشتر و همیشگی این وقفه باشد. اگر امروز برقراری تماس با دولت آمریکا مشکل است، روسیه باید کوشش خود را در مسیرهای دیگری امتحان کند.
در روابط روسیه با آفریقا سال 2019 سال موفقیت آمیزی بود: برگزاری نشست سران روسیه-آفریقا نه تنها علاقه مندی دو طرف به توسعه روابط را نشان داد، بلکه توان بالقوه این همکاری ها را نیز افزایش داد. اکنون انگیزه جدیدی در این زمینه به دست آمده است و به همین دلیل سال 2020 باید زمان برداشتن گام های عملی در این جهت گیری بود.
مسائل دیگری نیز پیش روی سیاست خارجی روسیه در سال 2020 قرار گرفته است: این کشور ازهم اکنون قدرت خود در مدیریت بحران ها و توانایی در فائق آمدن بر چالش های جدی منطقه ای و امنیت دنیای را نشان داده و روسیه این امکان را دارد تا توانایی خود در مدیریت و طراحی الگوی مختلف را نشان داده و به همراه شرکای خود آغاز به طراحی اجزای جداگانه و گره های اصلی مکانیسم تکمیل نشده نظم نوین دنیای کند.
در حال حاضر جامعه دنیای در مقابل چالش هایی قرار گرفته است که قابل مقایسه با چالش های قرن گذشته نیستند. باید امیدوار بود که سیاستمداران کنونی مانند نسل گذشته خود به مسئولیت تاریخی خود مطلع بوده و خردمندی خود در جهت حل و فصل مسائل گسترده دنیا حاضر را به خوبی نشان دهند.
منبع: خبرگزاری تسنیم